نوای رعنا و عزیز و نگار در سرزمین گیلک ها



موسیقی گیلکی نیز به طور کلی به دو دسته ی نسبتاً متفاوت، یعنی موسیقی جلگه ای و موسیقی کوهستانی(دیلمانی) تفکیک پذیر است؛ اگرچه در حال حاضر این دو نوع موسیقی در هر دومنطقه گیل و دیلم آمیخته اند و به صورت یک مجموعه ی واحد تلقی می شوند.
الف) اساس موسیقی گیلان
بیشترین بخش موسیقی آوازی و سازی گیلان که در سرتاسر این استان(به جز مناطق تالش نشین) عمومیت و کاربرد دارد، از نظربن مایه در مایه ی شور و دشتی، به ویژه دشتی ست. البته برخی از نمونه ها بخصوص ریزمقام ها و نوروزخوانی ها در چهارگاه و به ندرت در شوشتری نیز دیده می شوند.موسیقی این منطقه را می توان به سه گروه کلی، یعنی نغمه های آوازی، نغمه های سازی و ریزمقام های آوازی تقسیم کرد. خاستگاه مضمونی بیشتر این نغمه ها معیشت دام پروری، کشاورزی و صید است.
1-نغمه های آوازی
نغمه های آوازی گیلان که درتمام نواحی گیل نشین البرز به ویژه مناطق کوهستانی و کوهپایه ای رواج دارند، اساسی ترین بخش موسیقی منطقه را تشکیل می دهند. این آوازها تقریباً مبنای شکل گیری بیشتر ریزمقام های آوازی و سازی (ترانه اه و قطعات) هستند و با اندکی تفاوت در برخی حالات نغمه و لهجه منطقه ای، در سرتاسر گیلان متداولند و به رغم همانندی در نغمه، گاهی در مناطق مختلف نام های گوناگونی دارند. آوازهایی مانند گالشی، گیلکی، غربتی یا غریبی(دیلمانی)، غم انگیز، غم انگیز شکسته، امیر خوانی، چارواداری، آبکناری، دشت خوانی، شرف شاهی و گاره سری از آوازهای گیلکی به شمار می آیند. بخشی از منظومه های موسیقایی گیلک، مانند هیبتی، رعنا، عزیز و نگار ، طالبک(طالبا) نیز با الهام از همین آوازها و عموماً با تغییر سرعت در جمله بندی انها شکل گرفته اند.
2-نغمه ها و قطعات سازی
در موسیقی گیلان علاوه بر نغمات مستقل سازی بسیاری از مقام های آوازی نیز به موسیقیِ سازی را ه یافته اند. از همین رو در اجرای موسیقی سازی، میتوان شاهد اجرای غم انگیز(دل ناله دیلمانی)، غربتی، گالشی و... توسط نی چوپانی بود. بعضی آوازها نیز مانند شرف شاهی، آبکناری و غم انگیز هم با نیِ چوپانی(لُله وا) و هم با سرنا اجرا می شوند . به جز برخی آوازها که به موسیقیِ سازی راه یافتند، گروه زیادی از نغمه ها و قطعات فقط به موسیقی سازی تعلق دارند. این گروه نیز خود به دو بخش تقسیم می شوند. بخشی از قطعات مانند گوسن دخوان یا نرآبخور(گوسن دمال)، گوسن هگردان، ولگه سری و ... به موسیقی چوپانی اختصاص دارند. و با نی چوپانی در وصف حالات و خصوصیات زندگی چوپان ها نواخته می شوند. بخشی دیگر از نغمه های سازی، مانند کُشتی مُقام، جلویی عروس بران، رقص مقام، بُرُم دار و .. متعلق به ساز سرنا هستند و در مراسم عروسی و جشن ها نواخته می شوند. امروزه بیشتر قطعات سازیِ چوپانی و نغمه ها ی مراسمی توسط دو ساز سرنا و لُله (نی چوپانی) اجرا می شوند که معروفترین آنها گوسن دُخوان، وَلگِه سری، توم سری، مجسمه یا شاطوری، زرد ملیجه، بُرُم یا بُرُم دار، دورون، عروس کفا، رقص مقام، کشتی نما، جلویی، گوسن دُمال، نرآبخور، قاسم آبادی، ورزا جنگ، گله ری، بُرُم بران، خرس بانی، آبکناری و اِشکِوَر هستند. لازم به یاد آوری ست که بسیاری از منظومه های موسیقایی گیلان نیز به موسیقی سازی و به ویژه موسیقی چوپانی راه یافته اند.
3-ریزمقام های آوازی
ریز مقام های آوازی گیلان نیز به دو گروه منظومه ها و ترانه ها تفکیک پذیر می شوند. نغمه هایی مانند زرنگیس، هیبته، شوکتی، حیدرخان، ولی خان، رعنا ، صبوری و کاکویی درگروه منظومه ای بلند گیلانی قرار دارند. برخی دیگر از منظومه ها مانند عزیز و نگار و طالب طالبا(طالبک) با دگرگونی در مایگی و برخی حالات تحریرها و تزئینات نغمه، ازموسیقی نواحی هم جوار برداشت شده اند. بیشتر منظومه های قدیمی گیلکی از جنبه های تراژیک و غنایی برخوردار است و منظومه ای متاخر همچون حیدر خان و هیبتی دارای مضامین حماسی اند همه ی این منظومه ها روایت آشکاری از شیوه زندگی نوع معیشت روابط اجتماعی و آروزها و آمال مردمانی ست که در کوهستان ها و جلگه های گیلان روزگار گذرانده اند. منظومه های گیلکی از نظر فرم شعر و گردش و تکرار ملودی و نحوه ی بیان آواز، به "سوت"های تبری شبیه هستند.
علاوه بر منظومه ها، ترانه های بیشماری نیز در میان مردان وزنان رایج هستند که مضامین متنوعی دارندو حالات مختلف عواطف انسانی در آنها متبلور است.بر خی از ترانه ها به ویژه ترانه هایی که مربوط به کار کشاورزی ست، عموماً توسط زنان خوانده می شود و برخی دیگر به صورت سوال وجواب و گاه مشترکاً توسط زنان و مردان اجرا می شوند. ده گوته منم، آهه بگو، لیلی و مجنون، استیه خانم، سی جانی ، عَزَب لاکو و... از نمونه های مشهور ترانه ای گیلکی اند.
شهین فرتوزی



قسمت نظرات غیر فعال میباشد

یادداشت روز


وجود دبیرخانه دائمی جشنواره تولیدات مراکز استانی ضروری است

برای برپایی کیفی‎تر جشنواره صرفا تعداد شمارگان آن، ارتقای کیفی به جشنواره نمی‎دهد، بلکه در جهت پیشرفت دوره به دوره آن، باید دبیرخانه‎ای مرکزی به‎صورت دائمی تشکیل و در فاصله برپایی دوره‎های مختلف جشنواره به‎طور فعال‎تری عمل کنند. تشکیل دبیرخانه دائمی و برگزاری کارگاه‎های توجیهی ویژه هنرمندان موجب برقراری ارتباط مستحکم بین هنرمندان با جشنواره و تبیین اهداف برای آنان می‎شود تا با توجیه درست بتوانند آثاری متناسب با اهداف جشنواره تولید و از ارسال آثار آرشیوی پرهیز کنند.

بسیاری از از آثار راه‎یافته به چنین جشنواره‎هایی معمولا آرشیوی بوده و بعضی از آن‎ها به جشنواره‎های مختلف راه یافته‎اند، درحالی که می‎توان با ایجاد دبیرخانه دائمی و فعال به سیاست‎گذاری و توجیه هنرمندان پرداخته و تولیدات فاخری متناسب با موضوع و اهداف برگزارکنندگان جشنواره اقدام کرد. هدف از برپایی این جشنواره‎ها کمک به ارتقای سطح خلاقیت و اندیشه هنرمندان جوان است تا بتوانند با خلق آثار محکم و متناسب با موضوع جشنواره، هنرآفرینی کنند. تداوم جشنواره باعث ایجاد انگیزه بیشتر در جامعه جوان هنرمندان خواهد شد و آنان را وادار می‎کند که به موضوعات مطرح شده در جشنواره عمیق‎تر فکر کنند و از نگاه هنری اثر خلق کنند.

تناسب آثار با ماموریت‎های محوری حوزه هنری از جمله دفاع مقدس، انقلاب اسلامی، خانواده و بیداری اسلامی از مهمترین ملاک‎ها در این زمینه است. این آثار متناسب با این سیاست‎ها و از بعد مسائل فنی، هنری و زیبایی‎شناسی ارزیابی و داوری می‎شوند. قزوین از دیرباز در زمینه هنرهای تجسمی از جایگاه ممتازی برخوردار بوده است و به‎واسطه همین ویژگی برجسته، شایستگی و استحقاق این را دارد که دبیرخانه بخش تجسمی تولیدات مراکز استان‎ها را از صفر تا صد بر عهده داشته باشد.

کشف استعدادهای جوان و هدایت آن‎ها مهمترین رسالت جشنواره‎های هنری است. اگر برپایی این جشنواره‎ها صرفا برای برگزاری باشد، بیشتر به‎منزله یک کار نمایشی است، اما اگر به‎صورت کیفی‎تر و دائمی‎تر باشد، می‎توان استعدادهای زیادی را در تمام حوزه‎های مختلف شناسایی و به رشد کمی و کیفی آنها کمک کرد.

 

تولیدات مراکز استان


مصاحبه و گفتگو


گالری تصاویر


فراخوان جشنواره